زهرا دختر دوست داشتنی ما |
|||
چهار شنبه 1 تير 1391برچسب:, :: 10:15 :: نويسنده : م.احمدی
دختر گلم روز دوشنبه چون عید مبعث بود تعطیل بودیم و با برنامه ریزی قبلی همراه با دوستان تصمیم گرفتیم بزنیم به کوه......صبح ساعت 9 همگی 11 تا خانواده راه افتادیم به سمت تورودوس و پدر هم راهنمای این جمع بود خیلی خندیدیم چون مرتب یک ماشین عقب می افتاد و همه کنار می زدند تا اون ماشین برسه ... توی راه رفتیم به روستای کاکاپتریا ولی از بدشانسی سه راهی مرکزی روستا را که منتهی به آثار باستانی روستا می شد را داشتند ترمیم میکردند و فقط ما دور روستای زیبا پرخیدیم و اومدیم بیرون ... فکرش را بکن 11 تا ماشین توی کوچه های تنگ روستا چه ترافیکی بود ... همه با تعجب به ما نگاه می کردند بعد دوباره مسیر خودمون را ادامه دادیم و رسیدیم به منطقه کمپینگ تورودوس ... رفتیم زیر آلاچیق ها جا گرفتیم ... خانم ها مشغول صحبت شدند.. آقایون رافتند والیبال و تنیس و بچه ها ها توی محوطه بازی کمپینگ بازی میکردند... اون محوطه را پر از شن های ریز کردند تا بچه ها راحتتر بازی کنند ولی شما مرتب می گفتنی پایت کثیف شده و از من می خواستی تمیزت کنم ... بعد از چند بار خودت خسته شدی و مثل بقیه بچه ها شروع کردی به بازی توی شن و ماسه ..... من برگشتم توی محوطه پیش خانم ها ..... سر ظهر بود که دیدم پدر شما را بغل کرده و داره می آید و صورتت خونی است.. بله کاشف به عمل اومد که داشتی با طناب های مخصوص آکروبات بازی می کردی افتادی زمین چونه ات زخمی شده بود...خلاصه کلی همه را نگران کردی ... ولی شکر خدا فقط ساییده شده بود ( البته از نوع بسیار شدید) من نگران بودم شاید فک شما شکسته باشه ولی خدا را شکر به خیر گذشت .... بعد هم که آقایون مشغول اماده سازی جوجه کباب ها شدند و خانم ها میز ها را چیدند و ناهار و میوه و تنقلات و ..... بعد ناهار هم رفتیم پیاده روی توی دل کوه و میوه چینی از درختهای معصوم .....کلی گوجه سبز و آلو قرمز و گیلاس و آلبالو چیدیم .... ( از دیدن گوجه سبز تعجب کردیم ولی تا اونجا که در توان بود خوردیم ) عصر دوباره سوار ماشین ها شدیم و رفتیم سمت یک روستای دیگه تو دل کوه ... رفتیو و کلیسای معروف روستای پتریاس را دیدیم ... خونه های این روستا دقیقا لبه پرتگاه بودند ... ما حتی می ترسیدیم از توی ماشین نگاه کنیم ولی آنها راحت توی بالکن ها و حیاط خلوتهاشون نشسته بودند و زیر پاشون هم که دره ای عمیق ... واقعا پر دل و جرات بودند توی راه برگشت لب یک چشمه توی دل کوه توقف کردیم و کلی آب خوردیم و آب با خودمون آوردیم .... آب چشمه یخ یخ یخ بود... نمی تونستی برای یک دقیقه دستت را توی آب نگه داری ... البته کنار زدن 11 تا ماشین توی یک جاده باریک کوهستانی که یکطرفش دره بود و یک طرف دیواره کوه خودش هم سوژه ای بود... خلاصه به خیر گذشت.... بعدش هم که راه افتادیم به سمت شهر لیماسول و رفتیم کنار دریا و بچه کنار دریا بازی کردند و شب برگشتیم خونه ...خسته و کوفته ... شما سریع دوش گرفتی و خوابیدی ... راستی دخترم چون صورتت زخمی شد از ظهر به بعد زیاد عکس نگرفتم... دلم ریش می شد وقتی صورت ماههت را نگاه می کردم... ضمنا پدر کلیه مسئولیت را پذیرفت و اعلام کرد باید بیشتر مواظب شما می بود...
نظرات شما عزیزان: مامان معراج
ساعت20:05---13 تير 1391
مرسی عزیزم عکسها واقعا قشنگه. میشه بدونم چطور شد که رفتین اونجا ؟ داءمی یا موقتی؟؟؟ سخت نیست تو غربت؟؟؟
پاسخ: غزبت و دور از خانواده بودن خیلی خیلی سخته مریم (مامان روشا)
ساعت12:05---12 تير 1391
سلام گلم مرسی از نظرات قشنگت ببخشید دیر شد بیام پیشت...اسم قشنگتوم هنوز نمیدونم ...دوست دارم بیشتر ازت بدونم و عکستو ببینم...شما که مشکلی نداری چرا عکس خودتو نمیذاری
زهرای نازم میبوسمپاسخ: اومدم پیشت
عزیزم چه ماهیپاسخ: مرسی که سر زدید
سلام دوست عزيز من يکی از پر و پا قرص ترين دوستان وبلاگی اميرعلی مردانی هستم و از نی نی وبلاگ نداجون و اميرعلی به اينجا رسيدم خوشحال می شم به من هم سر بزنيد و اگه لايق بدونيد رمز رو به من هم بديد . بازم بهتون سر می زنم...
خوشحالم که ايرانی جماعت همه جا عشق و خونگرمی شون زبون زد عام و خاصه...زندگی به کامتان ... پاسخ: مرسی بابت وب گردی تون خوشحال میشیم شما را لینک کنیم
سلام عزيزم وب زيبايي داريد از اون زيبا تر دختر ناز وخوشگلته براش اسپند بريز عزيزم.........تقريبا تموم پستاتو با علاقه خوندم..........خوشحال ميشم با هم تبادل لينك داشته باشيم اگه دوست داشتيد خبرم كنيد....
پاسخ: حتما سر می زنم
سلام عزیزم
منم رمز میخوام
آقا چقدر این عکسه خوشکل افتاده تو زهرا.البته ناز هست خودشا.ولی خیلی بانمک افتاده
مرسی عزیزم
سلام عزیزم خوشحال میشم بیشتر با هم آشنا بشیم.من از اصفهانم .
پاسخ: مرسی از لطف شما
الهی خاله جون صورتت چرا اینطور شد ؟ بابایی بیشتر مواظب این دخمل ما باشیدپاسخ: ; سر ظهر کلی به همه شوک وارد شد
عکسا معرکه بودن مثه خودتون.
راسی مرسی به خاطر رمز که دادیپاسخ: مرسی شما لطف داری زهراجون
خوشم میاد ایرانی جماعت همه جا با همن.وای 11 تا ماشین چه شود.ما 4 تا بودیم توش مونده بودیم چه برسه به شما
پاسخ: فکرش را بکن یا ترافیک درست می کردیم یا گم می شدند
مرسی عزیزم برام وقت گذاشتی
عکسای خوشگلی بود. پاسخ: اره عزیزم درسته
ایول.مثه خودم دقیق دقیق نوشتی.اینجوری باحال تره.
آخی خدارو شکر اتفاقه بدتر نیوفتاده.ایشالا زود زود خوب بشه زهرا جونم. بابا ایول پس بهتون خوش گذشته حسابی پاسخ: مرسی
به منم رمز میدی عزیزم
منم تو کرج از کام دختر خالم وارد میشدم همین دستو رو داد.نمی دونم هنوز همینجوریه یا نه؟ببخش از کام اونجا نمیشد جواب نظراتو بدم. میشه ببینی الانم ویروسیه یا نه؟فکر کنم مشکل از خود نی نی وبلاگ بوده.بوووووووس واسه خودتو و دختر نازنینت پاسخ: به به خوش اومدید اومدم پیشتون پرنیا جون و مامانش
ساعت9:24---3 تير 1391
ممنونم گلم که به ما افتخار دادین بازم پیشمون بیایین با افتخار لینکتون میکنم دخمل گلی دارین میبوسمش عزیزم
خاله مهسا
ساعت18:11---2 تير 1391
الهی خاله فدات بشه که باز خوردی زمین! به خدا دلم ریش میشه وقتی اینجوری میشی. خاله جون باید بیشتر مواظب خودت باشی. ولی خوشحالم که حسابی بازی و شیطونی کردی و بهت خوش گذشته. مامانتم که بهش بد نمیگذره. جا ما رو هم خالی کنید بابا. ما که اینجا یه روزم تفریح نداریم. باز به شما که از هر فرصتی استفاده میکنید و پایه دارید. ایشالا همیشه خوش و خرم و خندون باشید. بووووس
پاسخ:مرسی خاله جون خودم دارم می یام پیشت
عزیزم قالبو واسه ویروسی که نوشته بودی وب درسا داره گفتم میخواستم بدونم الان هم ویروسی هست یا نه ........ و بعد عکسا خیلی جالب بود مخصوصا
پاسخ: مرسی درسا جون را کلی ببببببببببببببوس نایسل
ساعت11:37---2 تير 1391
مرسی قربونت بره اره فکر کنم به خاطر پرکم هستت
آره هر چی باشه من خیلی علی رو دوست دارم باید تحمل کنم پاسخ: آفرین دوست جونی
سلام دوست عزیز من تو وبلاگم هیچ ویروسی نمیبینم میشه بهم بگید شما از چه ویروس کشی استفاده میکنید؟
پاسخ: من دو روزه به وبلاگهای نی نی وبلاگ که سر می زنم ویروسی هستند ویروس کش کامپیوتر من kaspersky lap است البته می دونید که مااینجا همه چیز را اصل تهیه میکنیم و کپی نیستند... و هر سال هم برای بروز کردند هزینه پرداخت می کنیم...
اولا" اینقده خوشگل تعریف کردی که ما هم دلمون خواست ....... بعد خوشحالم اونجا هم تعطیل بوده و شما تونستین یه روز خوش داشته باشین و بعد رمز میخوام ( با پررویی ) و بعد وب دختریم همه چی از قالب و اسکربیت های اختصاصی رو همه پاک کردم و یه قالب جدید گذاشتم تو رو خدا بهم بگو خوب شد یا نه ..... اگه نشده باید جکار کنم مرسی مامانی بوس بوس برای دختریم که صورت زخمیش هم خوشگله ........
نایسل
ساعت18:51---1 تير 1391
آخی چقدر نازی عزیززز دلم بوسس چقدر عکساتون خوشگل بود
پاسخ: مرسی گلم نایسل
ساعت18:50---1 تير 1391
نه بابا پاس نمیشه بازم افتادم
پاسخ: آخی عزیزم اشکالی نداره سر گرم بازی بودی و .....
آخی عزیزم خدا بد نده ، خدارو شکر به خیر گذشت پاسخ:اره واقعا خدا به خیر گذشت
سلام عزیزم رمزم همون قبلیه که بهت داده بودم خصوصی دوباره فرستادم پاسخ: به شما سر می زنم
عزیززز دلم خوبی
همیشه به گردش دخترت طوری اش نشده که من اومدم یکم سرم شولوغ بودد بهم رمز میدی؟ پاسخ: خوش اومدی خصوصی داری
موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
|||
|